رادوينرادوين، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره
رونیارونیا، تا این لحظه: 5 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات عزيز دل مامان و بابا

خوشبختی برای من است چون آنان که دوستشان دارم کنارم هستن

خونه جديد مبارك

سلام و صد سلام  عزيز دلم مامان  خونه جديد مبارك  بالاخره بعد گشت و گذار هاي كه كرديم بالاخره خونه مورد نظرمون رو پيدا كرديم كه شرايطش با اوضاع ما مي خورد و شنبه عصر براي قولنامه رفتيم . كه بابا غلام هم لطف كرد و همراه ما اومد و همون جا هم بوديم كه ماماني فريده هم به ما پيوست. البته كه شما تو بنگاه حسابي آتيش سوزوندي و من مجبور شدم چند بار شما رو بيرون ببرم و آخر به آبنبات چوبي و چيپس و ... اينا سرت رو گرم كردم تا كار بابا رضا تموم بشه. خونه جديد تو همون كوچه خونه ماماني فريده ايناست ولي اونا خونه شونو براي فروش گذاشتن . ديشب بهشون گفتم بايد دوباره حتما تو همين كوچه خونه بخريد كه نزديك هم باشيم. بعد به اتفا...
23 آبان 1395

پسرم يك ماه ديگه هم تموم شد و 39 ماهگيت و به پايان رسوندي

سلام نازدونه من  سلام عشق مامان يه ماه ديگه گذشت  پسرم بزرگ تر شد و جاش تو دل من و بابا بيشتر از قبل باز شد. عاشقتم كه جديدا ميايي و قربون صدقه من ميري مي دويي مي آي بغلم مي كني ميگي مامان جونم دوست دارم - مامان جونمي عاشقتم - من عسل مامانم  يعني عاشقتم  با تمام شيطنت هات  با تمام زبون بازي هات  با تمام حرص هايي كه بهم ميدي و با تمام غرهايي كه سرت مي زنم  عزيز دلم خيلي دوست دارم  خوشحالم كه خدا رو تو بهم داد. رادوينم راستي جديدا چيزي هاي جديد هم از كلاس زبان ياد گرفتي كه جواب ما رو انگليسي مي دي كه قربون برم و مي خوام گازت بگيرم   خدايا  مي دونم...
22 آبان 1395

پروژه دنبال خونه گشتن

سلام جون من  پيرو فروختن خونه  اين آخر هفته كل برنامه من و بابا رضا شد موتور سواري و دنبال خونه گشتن  يعني اين جوري برات بگم تو اين دو روز كل محله رو دور زديم و به جايي رسيديم كه وقتي تو بنگاه مي رفتيم و بهمون ملك معرفي مي كرد خودمون آدرس مي داديم و مي گفتيم كه ديدم. خلاصه ديشب آخر شب از بين خونه هايي كه ديديم يه خونه رو پسنديدم و قرار شد اگه خدا بخواد امشب براي قولنامه خونه بريم . قربونت برم اين دو روز همش خونه ماماني بودي و دلم برات حسابي تنگ شده بود و چون نتونستم برات وقت بذارم. فدات شم كه مي گفتي مي خواهيم خونه بزرگ بخريم  تو پاركينگش حياط داشته باشه ، داداشي بياد خونه ما با هم بريم بازي كنيم . بع...
22 آبان 1395

رنگ آميزي - تفريح بعد از ظهر هاي پاييزي

سلام همه جونم  همه عشقم  خيلي دوست دارم  اين رو هميشه بدون  كه تو براي من و بابا عزيزتريني با توجه به سردي هوا و اينكه ديگه وقتي مي رسيم خونه تا ميام كمي به كارهام برسم هوا تاريك ميشه ، به فكر يه برنامه جديد برات افتادم كه تو هم خيلي بهش علاقه نشون دادي مجموعه كتاب هاي نقاشي كه هر كتاب شامل يك سري اطلاعات و براي هر شكل يه دو بيتي شعر داره و بعدش هم بايد اون شكل رنگ اميري بشه كه پسرم خيلي دوست داري و با هم خوش مي گذرونيم. جديدا هم علاقه زيادي به عروسك هات پيدا كردي و با اونا هم روزگار مي گذروني. پسرم  نازدونه من  خيلي دوست دارم.   ...
17 آبان 1395
1